در روزهای اخیر میشد حمایت طرفداران رئال مادرید و بارسلونا از یکدیگر را دید. اما این اتفاق دور از انتظار نبود؛ بهویژه با در نظر گرفتن آنچه در سالهای نهچندان دور روی داده.
پس از شکستهای سنگین بارسلونا و رئال مادرید در دیدارهای دور رفت نیمهنهایی لیگ قهرمانان اتفاقی افتاد که شاید در نگاه اول عجیب به نظر میرسید. طرفداران این دو تیم چند سال است از هیچ فرصتی برای تاختن به یکدیگر نمیگذرند، اما بخشی از آنها این بار به طرفداری از رقیب سنتی پرداختند و در وبلاگها، شبکههای اجتماعی و بخش نظرات سایتها نوشتند که دوست دارند این دو تیم آلمانیها را شکست دهند و به فینال برسند.
اما چنین اتفاقی با نگاه به تاریخ عجیب به نظر نمیرسد. حقیقت آن است که تا همین اواخر رابطه طرفداران و بازیکنان دو تیم بسیار بهتر از دیگر رقیبان سنتی دنیا بوده! حتی همین حالا هم میتوان این رابطه عجیب را دید. شگفتانگیز است که دروازهبان یک رقیب محبوبیت فوقالعادهای نزد طرفداران تیم دیگر داشته باشد. یا در آن سو برخی از طرفداران رئال مادرید بهشدت طرفدار آندرس اینیستا و چابی هستند. روزنامه طرفدار رئال در یک نظرسنجی از خوانندگان میخواهد بگویند دوست دارند کدام بازیکن بارسا را در تیم خود ببینند. جنس رقابت رئال مادرید و بارسلونا با دیگر رقابتها متفاوت است.
در هر صورت رقابت مفهوم احترام به رقیب را در خود مستتر دارد. رقیبت باید بزرگ باشد، و باید او را به بزرگی بپذیری تا شایسته رقابت با خود ببینی. حتی زمانی که طرفداران رئال میخواهند از مسی انتقاد کنند میگویند او به دلیل درخشش بینظیر چابی و اینیستا است که چنین نمایشهایی دارد و هواداران بارسا هم در پاسخ میگویند اوزیل و دیماریا از رونالدو ستاره ساختهاند! یعنی آنها اعتراف میکنند که تیم رقیب ستارگان بزرگی دارد.
بازیکنان بسیاری بودهاند که در بارسلونا و رئال مادرید بازی کردهاند که اکثر آنها مستقیما از یکی به دیگری رفتند. از لوییس انریکه، برند شوستر، مایکل لادروپ، گئورگی هاجی و روبرت پروسینچکی در سالهای دورتر گرفته تا ساموئل اتوئو، لوییس فیگو، رونالدو و خاویر ساویولا در روزگار اخیر. افراد پرشمار دیگری را هم میتوان نام برد. از این انتقالات تنها فیگو در رئال و اتوئو در بارسلونا حاشیهساز شدند و دیگران از هر دو تیم به نیکی یاد کردهاند. چنین حجمی از ترافیک بازیکن بین این دو باشگاه را شاید تنها بتوان با میلان و اینتر مقایسه کرد.
رابطه طرفداران دو تیم نیز گاهی عجیب بوده. در سال 2005 بود که بارسا در اوجی که آنسالها گرفته بود در سانتیاگو برنابئو سه بر صفر رئال را برد. هنگامی که رونالدینیو گلی حیرتانگیز زد طرفداران رئال مادرید برخاستند و او را ایستاده تشویق کردند. این کار گذشته از این که فرهنگ بالای آنها را نشان داد که حتی در هنگام شکست تلخ تیمشان هم کار زیبای حریف را میستایند شگفتی بسیاری بهپا کرد.
رقابت در دنیای فوتبال گاه به جاهای تندی میرسد. گروهی از طرفداران منچستریونایتد چنان شعارهایی درباره فاجعه هیلزبورو علیه لیورپولیها سردادند که سر الکس فرگوسن خردمند ناچار به دخالت شد و از آنها خواست این کار را تکرار نکنند. طرفداران رم و لاتزیو پیش از دیدارهای این دو تیم با هم بارها به درگیری فیزیکی با هم پرداختهاند. طرفداران اینتر حتی یک بار در یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان به دروازهبان میلان آسیب زدند و با مواد محترقه خود کاری کردند که بازی نیمهکاره ماند. اینها تازه در کشورهای قدرتمند اروپایی روی میدهد و در کشورهای کوچکتر اوضاع بدتر است.
اما بازیهای بارسا و رئال (بدون این که دو، سه سال اخیر را در نظر بگیریم) بسیار دور از این حواشی بوده. میتوان از یکی دو مورد نام برد – مانند کله خوکی که برای لوییس فیگو پرتاب کردند – اما موارد مثبتی که تاکنون روی داده این اتفاقات را زیر سایه میبرد. میتوان از آن پیروزی شش بر دو بارسا در خانه رئال نام برد که پس از شکست میشد کاسیاس و چابی را دید که صمیمانه با یکدیگر صحبت میکنند و میدان را ترک میکنند؛ یا به این اشاره کرد که زمانی که بارسا برای دیدار با بایر لورکوزن به آلمان رفت، رائول گونزالس فاصله 45 کیلومتری گلزنکرشن تا لورکوزن را پیمود تا با دوست قدیمیاش، پپ گواردیولا دیدار کند. یا حتی این که زمانی که مشخص شد اریک آبیدال سرطان دارد، اول از همه رئال مادرید بیانیه داد و سپس بازیکنان این تیم در دیدار بعدیشان حمایت خود را از او اعلام کردند.
حواشی این دو، سه سال آن اتفاقات را تا حدی از یادها برده بود. اما شاید نیاز به چنین باختهایی بود تا طرفداران به اصل خود برگردند و نشان دهند رقابت آنها با دیگر تیمها متفاوت است.
منبع:سایت گل